سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سنگى که به غصب در خانه است ، در گرو ویرانى کاشانه است . [ و این گفتار از پیامبر ( ص ) روایت شده است و شگفت نیست که دو سخن همدیگر را ماند که از یک چاه کشیده است و در دو دلو ریخته . ] [نهج البلاغه]

رسم دوستی
نویسنده :  الناز
                

                     سرآغاز

یکی از بهترین الگوها و سرمشق های بسیار مهم، در راه شکل دادن

به یک جامعه حقیقی و راستین، محتوای حرکت عاشورای حسینی(ع)

 است. عاشورا نقطه پیوند میان ((توحید)) و ((عدل)) است. عاشورا،

 خروش طنین افکن آزادگی است در زندگی. عاشورا، زنده کننده

 اسلام است، و اسلام زنده شده عاشورا.

 عاشورا، عاشورا، بانگ رسای همه انسانهاست، در همه تاریخ، از همه

 حنجره های پاک و خدایی. عاشورا، هدیه اسلام است به بشریت و

تاریخ. بر استی از حسین(ع) و عاشورا گفتن چه بسیار سنگین است

 و از حسین (ع) و عاشورا نوشتن چه بسیار وزین.

                            


سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:52 عصر
نویسنده :  الناز
                        

             هلال ماه محرم

این چه ماهی است که هر جا گذرم بزم عزاست

                این چه ماهی است که نیلی به بر سر شاه است

این چه ماهی است که گریند همه جن و ملک

                           گوییا ماه غم سبط رسول دو سر است

چون بود ماه محرم بزن ای شیعه به سر

                       خون بباریم اگر در عوض اشک رواست

اندر این ماه بود فاطمه گریان و ملول

                        اندر این ماه عزادار به جان شیر خداست

 اندر این ماه حسین بن علی گشت شهید

                         اندر این ماه لب تشنه جدا سر ز قفاست

  اندر این ماه علم از کف عباس افتاد

                         اندر این ماه دو بازوی اباالفضل جداست

اندر این ماه عزیزان به صف کرب و بلا

                            عید قربان به یقین بهر تمام شهداست  
سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:40 عصر
نویسنده :  الناز
                       

                 از زبان عاشورا

من عاشورا هستم،ملقب به خونین، در کربلا به دنیا آمده ام.

میلاد من گویی میلاد تاریخ بود. ظهر بود خورشید می درخشید

و زمین داغ بود ،تشنگی در میان کودکان بیداد می کرد،

آن هنگام فرات فریاد می کرد اما، کسی جزء من صدایش را

نمی شنید او با تمام نیرو فریاد می زد، از من به کودکان

بخورانید تا سیراب شوند و این چنین ناله نکنند اما نامردان

 او را در میان گرفته بودند تا مبادا قطره ای از آن روی لب

 تشنه کامان بنشیند . آفتاب داغتر و تشنگی بیشتر می شد.

وقتی دیدم کودکان این چنین با مالیدن شکم بر روی خاک

 رفع تشنگی می کنند خواستم فرات را به مهمانی شان

ببرم اما افسوس که نتوانستم و این چنین بود که عاشورا

سرخ پوشید و اشک از چشمان سنگ بیرون ریخت و بعد

زمین ماند و جسم بی سر شهیدان ، ناله و فریاد یتیمان،

فرات ماند و تشنگی، غم ماند و من...
سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:39 عصر
نویسنده :  الناز

         حادثه عاشورا دارای دو صفحه است، دو چهره دارد  یک صفحه سیاه و یک صفحه سفید، سکه ای است که دارای دو رو است : در یک طرف ظلم و جنایت و بی رحمی و نامردی و قساوت و... است. طرف دیگر آن از درخشانترین صفحات تاریخ است. در آن صفحه، ما ایمان می بینیم و حقیقت و توکل و مجاهدت و صبر و رضا. قهرمانان این صفحه خود امام حسین(ع) ، برادران امام حسین، فرزندان امام حسین، برادر زادگان امام حسین و اصحاب امام حسین هستند.

                                 


سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:37 عصر
نویسنده :  الناز
              

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

                 باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رست خیز عظیم است کز زمین

                  بی نفخ صور خواسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

                     کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب

                           کاشوب در تمامی ذرات عالم است

 

                                        


سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:32 عصر
نویسنده :  الناز
                              

                   پیام آور عاشورا

 

در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت

 و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر

 بزرگوارش زینب(س) بود. راستی که موضوع عجیبی است، زینب

 با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن زهرا (س)

 و از تربیت علی (ع) بدست آورده بود، در عین حال زینب بعد از

کربلا، با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا

 یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد. ما می بینیم در شب عاشورا،

 زینب یکی دو نوبت حتی نمی تواند جلو گریه اش را بگیرد، یک

 بار آنقدر گریه می کند که بر روی دامن حسین بیهوش می شود، و حسین(ع) با صحبتهای خودش زینب را آرام می کند.

((خواهر عزیزم ! مبادا وسواس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را

 از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید. وقتی حسین به زینب

می فرماید که چرا این طور می کنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم

 نبودی؟ جد من از من بهتر بود ، پدر، مادر و برادر ما از ما بهتر بودند !

 زینب این چنین با حسین صحبت می کند ((برادر جان ! همه آنها اگر

 رفتند بالاخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی ماند.))اما همین که ایام عاشورا سپری می شود و

 زینب، حسین(ع) را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعملها

 می بیند، زینب دیگری می شود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد.
سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:29 عصر
نویسنده :  الناز
                    

                                    آخرین دیدار

 

ابا عبدالله به هر طرف که حمله می کرد، فرار می کردند ولی مواظب

 بود که از خیمه ها دور نشود. غیرت حسین هم هست  حسین شجاع

 است. صبور است، راضی به رضای الهی است، مخلص است ولی

غیرة الله هم هست.غیرتش هم به او اجازه نمی دهد که زنده باشد و

 کسی نزدیک خیام حرم او بیاید. به اهل بیت دستور داد که شما ابدا

 از خیمه ها بیرون نیایید. این دروغ است که اهل بیت مدام بیرون

 می آمدند و العطش می گفتند. فقط یک بار بیرون آمدند و آن وقتی

 بود که اسب بی صاحب ابا عبدالله آمد آن وقت هم که بیرون آمدند

 اول نمی دانستند که قضیه از چه قرار است . صدای شیهه این اسب

 را که شنیدند، خیال کردند آقا برای وداع سوم آمده است. این اسب

 یال خودش را به خون ابا عبدالله رنگین کرده بود و به سمت خیام

حرم آمده بود. در واقع مثل اینکه پیکی بود که می خواست خبری

بدهد. اینها به خیال اینکه آقا بازگشته اند ، از خیمه بیرون آمدند ولی

 وقتی که آن اوضاع را دیدند  چاره ای ندیدند جز اینکه دور اسب را

 بگیرند و ناله کنند.

                         

                    


سه شنبه 85/11/3 ساعت 9:26 عصر
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یادی دوباره
آ قا جان بیا...
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
287602 :کل بازدیدها
1 :بازدید امروز
10 :بازدید دیروز
درباره خودم
رسم دوستی
حضور و غیاب
لوگوی خودم
رسم دوستی
لوگوی دوستان
لینک دوستان
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
سردار عاشق
آدمک ها
عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی
رهاتر از پرنده
یاد داشتهای یک گل پسر
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
صمیمی با خواهرم
شیعه مذهب برتر
همسفر عشق
مروارید خلیج عشق
شمیم یار...
درد دل
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
قدرت شیطان
خانه یکدلی
موبایل
خلوت تنهایی
شهادت
وبلاگ ایران اسلام
عرفان خوش نظر
باورم کن
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
عاشق خدا باش تا معشوق خلق شوی !
کوچه های قلبم
دوست خوب
تمام زندگی من...
معجزه ی انسان
تنها ترین تنها
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
آوای آشنا
اشتراک
 
فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان[7] .
آرشیو
اخرین دیدار
اخر راه
سراغاز
بهار 1386
زمستان 1385
طراح قالب